Web Analytics Made Easy - Statcounter

از وقتی پای خانمی (زهرا صادقی متولد ۶۴) با هفت فرزند که هشتمی را در راه داشت به رسانه ملی باز شد، دلسوزان گفتند که این نمونه استثنا اصلاً مثال خوبی برای تبلیغ فرزندآوری و افزایش جمعیت نیست.

حالا که خبر رسیده مادر ۱۰فرزنده به همراه خانواده‌اش از ایران مهاجرت کرده، فرصتی است برای اینکه یک بار دیگر از نسبت جامعه امروزی با بلاگرها به‌خصوص بلاگرهای ایدئولوژیک و مروج سیاست‌های نظام حرف زده شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش برترین ها، این مادر ۱۰فرزنده را همان‌طور که خودش تبلیغ می‌کند، همه به‌ عنوان زنی می‌شناسند که برخلاف رویه امروز جامعه زندگی راحت را رها کرده و انرژی و وقتش را روی موضوع افزایش جمعیت گذاشته است.

مادری که از زندگی نه‌چندان مرفهش در ابتدای ازدواج می‌گوید، ولی اضافه می‌کند که این روزها مشکل مالی ندارد. اعتقاد داشت بچه‌ها خودشان یکدیگر را بزرگ می‌کنند و لازم نیست رفاهیات زیادی داشته باشند. خیلی هم درگیر بیماری فرزندان و مشکلات ناشی از زایمان‌های متعدد نشد.

بعدها که خانم مذکور میهمان خبرگزاری‌ها و رسانه‌های مکتوب شد، حرف منتقدان مبنی‌ بر اینکه این مادر باید از حمایت‌های معنوی و مادی هم که دارد صحبت کند و برای همه با هر توان و اراده و میزان اعتقاد، یک نسخه نپیچد، توسط کسی شنیده نشد.

بعدتر که کسب‌وکار بلاگری خانم مذکور رونق گرفت، از مخاطبان صفحه‌اش مثال آوردیم که تشویق به امر مهم فرزندآوری با تحریک اعتقادات مذهبی و سیاسی و بدون در نظر گرفتن شرایط زیست متفاوت آدم‌ها باعث چه مشکلات روانی در آنها نشده است، اما باز هم صدا به جایی نرسید.

حالا این خانواده پر سر وصدا طی چندماه اخیر به بهانه کار همسر، ایران را ترک کردند و راهی عمان شدند. بچه‌هایی هم که مصداق ازدیاد جمعیت ایرانی و شیعه بودند این روزها بین جمعیت یک کشور دیگر قد می‌کشند. اگرچه مادر بچه‌ها که هنوز بلاگری را رها نکرده می‌گوید یک روز برمی‌گردیم، اما اگر سری به نظرات پستش درباره مهاجرت بزنید، خیل هواداران شوکه‌شده‌ای را می‌بینید که از خانم بلاگر سراغ شعارهای دهان‌پرکن، ایران بهشت است و هنر این است که در نداری فرزند بیاوری و بزرگ کنی و ما برای خدمت به کشور و دین فرزند زیاد می‌آوریم و… را می‌گیرند.

مهاجرت به خودی خود مخصوصا اگر با نیت بازگشت باشد، اتفاق بدی نیست. اما برای کسی که بدون اشاره به تمکن مالی خود و حمایت‌های مادی و معنوی که دریافت می‌کند، فقط از افزایش جمعیت در راه اعتلای کشور و تمسک به حرف ولی فقیه و امام معصوم دم می‌زند، چیزی جز فریب مخاطب نیست.

بخواهیم یا نخواهیم بلاگری این روزها در جامعه عمق و نفوذ بسیاری دارد و برای مخاطب مخصوصا اگر آگاهی و سواد رسانه‌ای بالایی هم نداشته باشد، تصمیم و عاقبت رقم می‌زند. از طرف دیگر رسانه رسمی در برابر رسانه غیررسمی مجازی همچنان مرجع و معیار درستی و نادرستی است.

آقا یا خانمی که روی صندلی تصمیم‌گیری برای رسانه نشسته‌ای! چندتا بلاگر دیگر باید در قاب تلویزیون رسمیت بگیرند، اما چون به خلوت می‌‌روند آن کار دیگر را کنند یا حتی بعد از مدتی در مقابلت هم روی دیگری نشان بدهند تا شما متوجه شوید که بلاگر، بلاگر است و کارش همین است، این شما هستی که باید بتوانی «ته» سوژه را دربیاوری و پشت صحنه بلاگری کردن حتی با تم ایدئولوژی و سیاست نظام را ببینی که اگر نبینی با هر خطای بلاگر، این اعتبار خودت و رسانه‌ات است که دارد ذره‌به‌ذره از لای انگشتانت می‌ریزد و از بین می‌رود.

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: بلاگر فرزندآوری مهاجرت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۱۱۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری

نمایش «رجوع» این روزها در تهران روی صحنه می‌رود تا به اختلافات متداولِ این روزها در روابط بین زن و شوهرها بپردازد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستان‌ها و ماجراهای مربوط به روابط زن و شوهری همیشه دستمایه ساخت آثار نمایشی بوده است. از فیلم‌های «همسر»، «آتش بس»، «توفیق اجباری» تا نمایش‌های «بازیگر و زنش»، «تن شوری» و ... هنرمندان را به سمت خلق آثاری با این موضوعِ همیشه جذاب سوق داده است.

جذابیت همیشگی این سوژه باعث شده پدید آورندگانِ تئاترِ «رجوع» نیز به سمت تولید اثری نمایشی با موضوعِ روابط زن و شوهری بروند. رجوع به قلم کیمیا خلج و کارگردانی سعید حشمتی در قالب اپیزودهای مشابه به چالش‌های زندگی زناشویی می‌پردازد. روایت داستان در بستر دادگاه، اندکی کلیشه‌ای و تکراری به نظر می‌رسد. اگر از این زاویه به دادگاه نگاه کنیم که عموماً ارجاع به دادگاه و قاضی آخرین راهکار برای حل بحران‌ها باشد پس باید این اشکال را متوجه نویسنده‌ی نمایش «رجوع» دانست که هیچ فرصتی را برای سازش بین زوجین قائل نبوده و صدور حکم قضایی را فصل الخطاب قرار داده است.

کلنل دست به دامن عارف شد / نازنین بیاتی انتخاب مناسبی بود؟

البته در نمایش اشاراتی به فرصت دادگاه برای ایجاد سازش بین زوجین برای تفکر و تأمل بیشتر شده اما این اقدام نویسنده ناکافی به نظر می‌رسد و شاید اگر به جای فضای دادگاه، اتفاقات نمایش در حضور شخص دیگری مانند یک مشاور خانواده رخ می‌داد، فرجام مثبت و امیدوار کننده‌تری برای کاراکترهای نمایش قابل تصور بود.


اپیزود نخست این نمایش روایت زن و شوهری بود که اختلافاتشان مربوط به استقلال زن و زیبایی‌های ظاهری بود.

در «رجوع» دیالوگ‌ها چکشی و پینگ پونگی است و نویسنده به خوبی موفق به ایجاد بده بستان‌ها در نمایشنامه شده است. داستان زندگی کاراکترها به شکل صحیحی پرداخت و روایت شده و نویسنده به شناخت درستی از کاراکترهای نمایشش رسیده است. در هر اپیزود تفاوت کاراکترها به وضوح قابل دریافت است و نویسنده در نگارش آنها خلاق و پویاست.

اما نکته مهمی که در مورد متن وجود دارد نوع نگارش آن است. اخیراً در بسیاری از آثار، نویسندگان را نمی‌توان مؤلف محسوب کرد. مؤلفی که ایده دارد، مشق می‌دهد، درس می‌دهد و شاید راهی نشان می‌دهد و....


اپیزود دوم؛روایت کارگردانی بود که به عنوان یک سلبریتی، در عین ازدواج با همسری روستایی، ارتباطاتی موازی داشت و همین موضوع موجب اختلافات شدید بین او و همسرش شده بود.

بخش زیادی از نویسندگان نسل جدید روایت‌هایی گزارش گونه دارند. روایت‌هایی که گویی تنها برای صرفا جهت اطلاعِ مخاطب نوشته شده‌اند یا اینکه گویی یک گزارش خبری هستند تا یک نمایشنامه با هدفی والا و نتیجه‌گیری که به کارِ زندگیِ مخاطب بیاید.
البته که در بسیاری از  آثار خبری، خبرنگاران نتیجه گرا و هدفمند هستند و تنها صرفاً راوی یک رویداد نیستند؛ بلکه موجب ایجاد چالش‌های جدی می‌شوند. اما در «رجوع» نویسنده فقط «گزارشگر» است. گزارشگری که گزارش می‌دهد؛ در بطن جامعه خانواده‌هایی هستند که شرایط ویژه و متفاوتی بر زندگی آنها حاکم است.

کیمیا خلج با نوشتنِ متن «رجوع» فقط به مخاطب خبر می‌دهد و مخابره‌گر یک اتفاق است؛ البته که همین هم ارزشمند است. اما نباید فراموش کنیم که نویسنده‌ی این نمایش‌نامه راهکار ندارد، ایده ندارد و هدایت گر نیست.

شاید به همین علت است که به رغم هدایت صحیح و خوب بازیگران توسط کارگردان، حس و حال تماشای یک اثر تئاتری ویژه به مخاطب منتقل نمی‌شود.


اپیزود سوم مربوط به زن و شوهری بود که تفاوت‌های اعتقادی و فرهنگی عمیقی با همدیگر داشتند و همین مسئله اختلافات شدیدی بین آنها ایجاد کرده بود.

اساساً در شرایط مشابه هیچ راهی برای به چالش کشیده شدن خلاقیت کارگردان وجود ندارد و یا حداقل بیننده تلاشی برای خلق یک اثر بصری ویژه از کارگردان را شاهد نیست. آفتی که گریبان برخی یا شاید بسیاری از آثارِ این روزهای تئاتر ایران را گرفته است.

کارگردانان در آثار مشابه و این نمایش، به «صندلیسم!» دچار شده‌اند. آفتی عجیب که با اسم رمز «مینی مال» و فقط با چیدن چند صندلی ساده در صحنه روز به روز در حال نفوذ در جان تئاتر است. هر کدام از کارگردانان هم دلایل خاصی را برای انتخاب این سبک کاری دارند که غالباً چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.  اجرای «صندلیسم» هرچه هست نه تنها تئاتر محسوب نمی‌شود بلکه شاید در چهارچوب یک اثر رادیویی ویژه هم گنجانده نشود.

البته که نمایش «رجوع» با وجود اینکه صحنه‌ای خالی دارد و تنها به چند صندلی روی صحنه پناه برده، اما تلاش کرده تا جنبه‌های نمایشی و تصویری هم در کار باشد تا اثر صرفا به یک نمایش رادیویی تبدیل نشود.


اپیزود چهارم این نمایش به روایت خانواده‌ای اختصاص داشت که زنِ خانواده در فضای مجازی بلاگر بود و همین مسئله پایه و اساس اختلافاتِ شدیدی شده بود.

رفتن سراغ موضوع‌های اجتماعی که در دل جامعه و در میان مردم جاری هستند و هر کدام از ما بارها و بارها در اطراف‌مان آنها را دیده‌ایم، بسیار ارزشمند است. پرداختن به این موضوع‌ها حتی اگر بدون ارائه‌ی راهِ چاره یا راهی تازه باشد، با زدنِ تلنگرهایی هرچند کوچک به مخاطب، می‌توانند اثرگذار باشند.

منصفانه نیست اگر از بازی خوب بازیگران (رجوع) سخن نگوییم. از اپیزود اول تا آخرین اپیزود که با بازی شیرین و دقیقِ افشین سنگ چاپ مواجه می‌شویم، همه بازیگران بسیار دقیق و حساب شده ایفای نقش می‌کنند و این نکته‌ای است که به واسطه آن نمی‌شود از نقش ویژه کارگردان چشم پوشی کرد.

در پایان باید گفت علیرغم کاستی‌هایی که در نمایش «رجوع» به چشم می‌خورد، اما این اثر ارزش یک بار دیدن را دارد.

توضیحات نمایش:

 رجوع

نویسنده: کیمیاخلج
کارگردان: سعیدحشمتی

بازیگران:

نیما هاشمی سرشت، الهام احمدی، میثاق جمشیدی، پریسا علی نیا، کیمیا خلج، هومن بنایی، روناک برخوردار، فاطمه توانا، محمد روشنفکر و افشین سنگ چاپ

-------------------------
نوشته: هبت اله یگانه
-------------------------

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • از معلم‌بلاگری تا عجیب‌ترین هدیه‌ برای روز معلم!
  • جرم معلم بلاگرها چیست؟ + فیلم
  • مشاهده یک قلاده پلنگ در پارک ملی گلستان
  • زنده یاد آتیلا پسیانی خالق خاطرات دهه شصتی‌ها بود
  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!
  • فرآیند تولید آدامس در یک کارخانه مشهور (فیلم)
  • شایعه عجیب درباره کلاهبرداری داوود کیم خواننده مشهور کره‌ای در ایران
  • هدیه عجیبی که رونالدو از عربستانی‌ها گرفت
  • امیر جدیدی نقش تنیسور مشهور ایرانی را بازی می‌کند